راهکارهای قانونی در برابر نقض تعهدات قراردادی
شاید تاکنون برایتان اتفاق افتاده باشد که با شخصی قراردادی منعقد کرده باشید و او طبق این قرارداد متعهد شده باشد که در مهلتی مقرر، کاری را انجام دهد اما با نقض تعهد قراردادی، شما را با مشکلاتی مواجه کرده باشد. به راستی چاره چیست و چه باید کرد؟
تعهداتی که برای اشخاص جامعه میتواند به وجود آید، دو دستهاند: تعهدات قانونی و تعهدات قراردادی. همانطور که از عنوان این دو نوع تعهد برمیآید، برخی از این تعهدات دارای منشأ قانونی بوده و برخی دیگر دارای منشأ قراردادی است.
حال اگر دو نفر در قالب قرارداد با هم توافق کنند و براساس این توافق تعهداتی برای هر یک از آنها به وجود آید ولی یکی از طرفین از انجام و اجرای این تعهدات خودداری کند، طرف دیگر قرارداد چه اقدامی میتواند انجام دهد؟
به عنوان نمونه فرض کنید که شخص الف تعهد میکند که ظرف مدت یک ماه یکهزار دستگاه تلویزیون از گمرک ترخیص کرده و در تهران به شخص ب تحویل دهد. این یک ماه سپری میشود ولی آقای الف حتی یک دستگاه تلویزیون را هم به آقای ب تحویل نمیدهد. حال آقای ب چه اقدامی میتواند انجام دهد؟
انواع دعاوی ناشی از نقض تعهدات قراردادی
هنگامی که یکی از طرفین قرارداد، به تعهدی که طبق قرارداد برای او به وجود آمده است عمل نمیکند، طرف مقابل میتواند یکی از دو اقدام زیر را انجام دهد:
الف) دعوای الزام به اجرای اصل تعهد قراردادی را اقامه کند؛ یعنی در همین فرض آقای ب دعوایی را مطرح کند تا دادگاه آقای الف را به تحویل یکهزار دستگاه تلویزیون ملزم کند.
ب) دعوای الزام به پرداخت خسارت ناشی از نقض تعهد را اقامه کند؛ یعنی آقای ب از اجرای اصل تعهد یعنی تحویل یکهزار دستگاه تلویزیون بگذرد و به جای آن خسارتی را که در اثر نقض این تعهد به او وارد شده است، مطالبه کند.
دعوای الزام به اجرای اصل تعهد قراردادی
در صورت طرح دعوای الزام به اجرای اصل تعهد قراردادی، مدعی یا اقامهکننده دعوا باید اثبات کند که اولا یک رابطه قراردادی میان او و شخصی که دعوا را علیه او طرح کرده (خوانده)، وجود داشته است.
خواهان دعوا برای اثبات وجود این رابطه قراردادی باید ادله خود همچون شهود یا سند را به دادگاه ارایه دهد. ثانیا طرف مقابل به موجب این قرارداد ملزم به انجام یا ترک کاری بوده و طبق شرایط الزام او به انجام این تعهد امکانپذیر بوده است.
بنابراین اگر در همین فرضی که ذکر شد، پس از انعقاد قرارداد میان شخص الف و ب در مورد تحویل یکهزار دستگاه تلویزیون دولت ورود آن را به صورت دایمی منع کند، الزام شخص الف به انجام این تعهد قراردادی امکانپذیر نیست.
ثالثاً مدتی که برای اجرای این تعهد مقرر شده بود، منقضی شده و طرف مقابل به تعهد خود عمل نکرده است. البته باید توجه داشت که مهلت لازم برای اجرای تعهد قراردادی گاهی در آن ذکر میشود و گاه نیز ذکر نمیشود ولی عرفاً میتوان آن را تعیین کرد.
مانند اینکه شخصی در یک قرارداد متعهد به حرس کردن درختان یک باغ شود ولی زمان آن مشخص نشده باشد که در این صورت عرف مهلت آن را اسفند ماه میداند.
برای تشخیص نقض تعهد قراردادی نیز باید کارشناسی یا معاینه محل صورت بگیرد زیرا ممکن است خوانده به راحتی به نقض تعهد قراردادی اقرار نکند و ادعا داشته باشد که به تعهد خود عمل کرده است یا اینکه بخواهد از خود در برابر ادعاهای خواهان دفاع کند.
در صورت وجود عناصر سهگانه فوق، قاضی با تعیین مهلتی که از آن به «مهلت قضایی» تعبیر میشود، به شخص متعهد که از انجام تعهد خود سر باز زده است، مهلت میدهد به تعهد خود عمل کند.
با این حال برخلاف این قراردادها در برخی از قراردادهای دیگر زمان اجرای قرارداد بسیار اهمیت دارد؛ بهگونهای که اگر متعهد در مهلت مقرر در قرارداد به تعهد خود عمل نکند، به طور کلی موضوع قرارداد از بین میرود و دیگر نمیتوان دعوای الزام به اجرای قرارداد را مطرح کرد.
به عنوان نمونه فرض کنید شخصی که رستوران دارد تعهد میکند که شام عروسی شخص دیگری را تهیه کند اما به تعهد خود عمل نمیکند و مراسم عروسی نیز به نحوی به اتمام میرسد.
در اینجا شخصی که مراسم عروسی داشته نمیتواند دعوای الزام به اجرای اصل تعهد قراردادی را علیه شخص متعهد (رستوراندار) مطرح کند زیرا قرارداد با اتمام مراسم ازدواج موضوع خود را از دست داده است.
برای اینکه مشخص شود کدام یک از تعهدات قراردادی دارای این ویژگی است که با انجام نشدن در مهلت خاصی موضوع قرارداد اهمیت خود را از دست میدهند، ملاکهای مختلفی میتواند مورد استفاده قرار گیرد که رجوع به عرف و همچنین قصد مشترک طرفین از مهمترینِ آنها است.
دعوای مطالبه خسارت قراردادی
دعوای مطالبه خسارت قراردادی نیز از دعاوی الزام است؛ با این تفاوت که در این نوع از دعوای الزام، پرداخت خسارت ناشی از نقض قرارداد مورد مطالبه قرار میگیرد.
شخصی که این دعوا را طرح میکند، ممکن است یکی از موارد زیر را مطالبه کند:
الف) خسارت تأخیر در اجرای تعهد قراردادی: در صورتی که مهلت تعیینشده برای اجرای تعهدات قراردادی سپری شود و متعهد به تعهد قراردادی خود عمل نکند، خواهان (ذینفع) میتواند دعوای الزام به انجام تعهد قراردادی را مطرح کرده و در عین حال، خسارت تأخیر در اجرای تعهد قراردادی را نیز مطالبه کند یا این که با انصراف از دعوای الزام، صرفاً خسارتی را که به علت تأخیر در اجرای تعهد قراردادی متحمل شده است، مطالبه کند.
ب) خسارت ناشی از عدم اجرای تعهد قراردادی: خواهان نمیتواند هم خسارت عدم اجرای تعهد قراردادی را مطالبه کرده و هم، الزام متعهد به اجرای تعهد قراردادی را بخواهد.
در واقع، هنگامی که ذینفع خسارت عدم اجرای تعهد قراردادی را مطالبه میکند، این خسارت جایگزین تعهد اصلی میشود. با این حال باید توجه داشت که خواهان نمیتواند به محض به اتمام رسیدن مهلت اجرای تعهد قراردادی، به دادگاه مراجعه کرده و از دادگاه بخواهد که متعهد را ملزم به پرداخت خسارت ناشی از عدم اجرای تعهد قراردادی کند. بلکه در این حالت باید تمامی راههای پیشبینیشده در قانون را به کار بگیرد تا به هر نحوی بتواند الزام به اجرای اصل تعهد را بخواهد و اگر تعهد قابل اجرا نبود، خواهان (ذینفع) حق بر هم زدن قرارداد را پیدا میکند. وقتی قرارداد بر هم بخورد، اصل قرارداد هم منحل میشود و با انحلال اصل قرارداد، خواهان میتواند خسارت عدم اجرای قرارداد را مطالبه کند. بنابراین دادگاه باید عدم قابلیت الزام به اجرای تعهد اصلی را احراز کند.
- لینک منبع
تاریخ: دوشنبه , 16 مرداد 1402 (00:16)
- گزارش تخلف مطلب