امروز یکشنبه 09 اردیبهشت 1403 http://lawyer.cloob24.com
0

چکیده:
این مقاله با عنایت به ابعاد و بینش نظری های فمینستی، پیوند اجتماعی وفشار اجتماعی درصدد است با یک الگوی تلفیقی، تبیین مقایسه ای رفتارهای بزهکارانه نوجوانان دختر و پسر را با تاکید بر نظریه فشار عمومی آگنیو و تست تجربی آن در شهرهای بابل و نوشهر مدل نظری پژوهش را در حد امکان آزمون کند. این کار بایک پرسشنامه تست شده(پیش تست و نهایی) و دارای روایی قابل اعتماد در ابعاد مختلف متغیرهای مستقل و وابسته در تابستان 1386 در شهرهای فوق آزمون شده است. حجم نمونه مورد مطالعه 300 نفر از نوجوانان دختر و پسر هستند که به ازای هر شهر 150 نفر در نظر گرفته شده است. برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها و مدل ارائه شده از نظر اندازه‌گیری و ساختار روابط میان متغیرها از نرم افزارهای آماریSPSS و LISREL و Stat Graphics Plus استفاده شده است. نتایج بدست‌آمده ناشی از مقایسه متغیرهای پیش‌بینی‌کننده در فرضیه‌های علی و مقایسه‌ای براساس روش تحلیل مسیر و تحلیل رگرسیونی و الگوی معادلات‌ساختاری و مقایسه میانگین‌های دو گروه مستقل پارامتری (t) آماری حاکی از این است‌که، اولاً بزهکاری به میزان قابل ملاحظه وجود دارد و معرف‌های بزهکاری به استناد الگوی لیزرل اعتبار لازم را دارند و ثانیاً میزان بزهکاری دختران و پسران اختلاف معنی‌داری دارد و ثالثا در بین متغیرهای هشت‌گانه مستقل که وارد معادله شده‌اند به ترتیب اثرگذاری کل بر متغیر وابسته عبارتند از: 1) مشکلات روابط همسایگی 2) مشکلات‌خانوادگی 3) عدم کنترل‌خانوادگی 4) تنش رفتاری 5) روابط منفی با بزرگ‌سالان 6) دل‌بستگی به دوستان بزهکار 7) تجربه وقایع منفی 8) آنومی و آشفتگی رفتاری.

طرح مساله
جرم‌شناسان فمنیست معتقدند که مکانیسم علی انحرافات و تخلفات مجرمانه به نسبت جنسیت متفاوت است. همچنین حوزه مطالعات جرم‌شناسی توسعه و رشد قابل توجهی در زمینه نظریه‌های مبتنی جنسیت و تخلفات مجرمانه داشته است(هاگان و دیگران 1987؛ هایمر و دکاستر، 1999؛ مکارتی و دیگران، 1999؛ اگل و دیگران 1995).
مطالعه علل و عوامل وقوع انحرافات و جرایم و بزهکاری به عنوان متغیر وابسته در جامعه همواره از مشغله‌های علمی پژوهشگران آسیب شناسی اجتماعی بوده است. با کشف این عوامل، کوشش در طبقه‌بندی نوع و چگونگی انحرافات و جرایم و بزهکاری نیز مورد توجه جامعه‌شناسان می‌باشد. که طبقه‌بندی‌های این متغیر وابسته می‌تواند به واسطه متغیرهایی مانند سن، طبقه اجتماعی، محل سکونت، قومیت، وضعیت تاهل و جنسیت صورت گیرد. یعنی به ازای هر یک از این متغیرها گروه بندی جرایم، انحرافات و بزهکاری ها متفاوت است. مفهوم اخیر، (جنسیت) به عنوان متغیر تمیزدهنده این گروه‌بندی حائز اهمیت است‌که دراین مقاله مورد توجه است.
دو سئوال در ادبیات نظری جنسیت ورفتارهای انحرافی غالب است: (1) چگونه، می‌توانیم میزان بالای رفتارهای انحرافی را در بین مردان تبیین کنیم؟‌ و (2) چگونه می‌توانیم تبیین کنیم، چرا زنان کمتر درگیر رفتارهای انحرافی هستند؟ به طور خاص، آیا تئوریهای غالب انحرافات اجتماعی که عموماً برای تبیین رفتار مردانه بسط داده شده، انحرافات و کج‌روی‌های زنانه را نیز تبیین می‌کنند؟‌

تبلیغات متنی
فروشگاه ساز رایگان فایل - سیستم همکاری در فروش فایل
بدون هیچ گونه سرمایه ای از اینترنت کسب درآمد کنید.
بهترین فرصت برای مدیران وبلاگ و وب سایتها برای کسب درآمد از اینترنت
WwW.PnuBlog.Com
ارسال دیدگاه