چگونه می توانیم با «شهادت شهود» به حق خود برسیم؟
مطمئنا در دنیای پرتلاطم امروزی، یکی از موضوعاتی که می تواند جوامع بشری را از اختلافات شخصی و جمعی در امان بدارد، «آشنایی با حقوق متقابل افراد با یکدیگر و قانون» است که مهمترین اثر این آشنایی و آگاهی را می توان در پیشگیری از وقوع بسیاری از مشکلات حقوقی دانست؛ بنابراین، امروز تلاش داریم تا موضوع «شهادت در دادگاه» را بررسی کنیم.
حق، گرفتنی است. شاید با این عبارت و اصطلاح بارها مواجه شده باشید. حق را باید گرفت و صحیح است اگر که بگوییم فرد مستحق باید همهی تلاشش را برای رسیدن به حق خود انجام دهد. در این راستا جامعه وظیفه دارد نهادهایی را سازماندهی نماید تا به همهی افراد جامعه برای رسیدن به این هدف کمک نموده و از اینکه افراد به صورت خودسرانه به احقاق حق خود بپردازند، پیشگیری کند.
اصلیترین مرجعی که در جامعه برای تحقق این هدف پیشبینی شده است، دادگستری است. رسیدن به حق در این ساختار قانونی سازوکار خاص خود را دارد و اگر این سازوکار رعایت نشود امکان دارد فرد نتواند به آنچه استحقاقش را دارد، دست یابد. یکی از راههای گرفتن حق، معرفی شاهد به دادگاه است که در این نوشتار به آن خواهیم پرداخت.
اگر مدعی هستید که حقی دارید و میخواهید برای گرفتن آن وارد دادگستری شوید، ضروری است بدانید که یکی از مهمترین شرایط دستیابی به حق و حقوق خود در این ساختار قانونی این است که دلیل و مدرک داشته باشید؛ یعنی اگر بهعنوان فردی که مدعی هستید حق با شماست و واقعا هم در خصوص موضوعی حق داشته باشید، نتوانید دلیل و مدرک ارائه کنید و ادعای خود را در دادگاه به اثبات برسانید، به حق خود دست نخواهید یافت.
در واقع قاعده این است که اگر کسی ادعایی دارد، خود اوست که باید آن ادعا را اثبات نماید. پس شما اگرچه واقعا مستحق باشید باید دلیلی به دادگاه ارائه کنید که نشان دهد واقعا حق با شماست و با آن ادعای خود را اثبات کنید. خواه بهخاطرِ امور کیفری به دادسرا مراجعه نموده باشید و قصد داشته باشید که از کسی شکایت کنید و خواه با تنظیم دادخواست راهی دادگاه حقوقی شده باشید، باید در قسمتی از شکوائیه یا دادخواست، دلایل ادعای خود را بیان کنید. در این مرحله باز هم دستتان باز نیست؛ یعنی نمیتوانید از هر دلیلی برای ثابت کردن ادعای خود استفاده کنید، بلکه قانونگذار به صورت دقیق مشخص کرده است که با چه دلیلی میتوانید ادعایتان را اثبات نمایید و این دلیل چه ویژگیهایی باید داشته باشد.
به عبارت بهتر قانونگذار دلایل محکمهپسند و تمامی شرایط آنها را مشخص نموده است. یکی از ادلهای که بسیار نام آن را شنیدهایم «شهادت» است.
شهادت در دادگاه
منظور از شهادت این است که در دعوای حقوقی یا کیفری فردی غیر از طرفین دعوا دربارهی وقوع یا عدم وقوع امری نزد مقام قضایی خبر دهد. به عبارت بهتر شهادت یعنی اینکه فرد، مرجع قضایی را از دیدهها یا شنیدهها یا دیگر آگاهیهایی که در خصوص موضوع دعوا پیدا کرده است در جریان بگذارد؛
این آگاهیها ممکن است به صورت اتفاقی یا به درخواست یکی از طرفین دعوا برای او حاصل شده باشد. به شهادت، «گواهی یا بیّنه» و به فردی که شهادت میدهد، «شاهد یا گواه» گفته میشود.
برای مثال فرض کنید شما پولی را به دیگری پرداخت کرده و هیچ رسیدی هم از او دریافت ننمودهاید. پس از مدتی به آن شخص مراجعه میکنید تا مبلغ پرداخت شده را پس بگیرید اما با انکار او روبهرو میشوید و طرف مقابل طوری رفتار میکند که گویا هیچ پولی رد و بدل نشده است! در این حالت بهرغم اینکه شما هیچ رسیدی در دست ندارید اما اگر کسی شاهد این واقعه بوده و ماجرای پیش آمده میان شما و بدهکارتان را دیده باشد، میتوانید وی را بهعنوان شاهد به دادگاه معرفی نمایید؛ یعنی ابتدا ادعای خود را مطرح نموده و سپس بگویید که برای ادعایتان شاهد دارید و مشخصات شاهد را هم ذکر کنید. در این حالت دادگاه او را احضار میکند و حرفهای او را ثبت خواهد کرد. شهادت از مهمترین ادلهی اثبات دعوا به شمار میرود و با آن هر موضوعی قابل اثبات است. یعنی خواه در امور کیفری که مرجع صالح برای رسیدگی به آن دادسراست و باید از طریق شکایت پیگیری شود و چه در امور حقوقی یا مدنی که باید در دادگاه و از طریق تنظیم دادخواست مطرح گردد، میتوان برای اثبات ادعای خود به شهادت شهود استناد کرد.
برای اینکه شهادت مورد پذیرش دادگاه قرار بگیرد و قاضی بتواند بر مبنای آن رأی صادر کند، قانونگذار شرایطی را پیشبینی نموده است. اگر شاهد این شرایط و ویژگیها را نداشته باشد، شهادت اعتبار نخواهد داشت. مهمترین این شرایط عبارتند از:
- بالغ بودن (ملاک قانونی سن بلوغ در دختران، 9 سالگی و در پسران، 15 سالگی است)؛
- عاقل بودن (شاهد نباید مجنون یا دیوانه نباشد)؛
- عادل بودن (مهمترین معیار عدالت این است که شاهد مشهور به انجام معصیت و گناه نباشد)؛
- ایمان داشتن؛
- طهارت مولِد (نسب شاهد باید مشروع بوده و وی نباید در اثر روابط نامشروع متولد شده باشد)؛
- مشغول نبودن به تکدیگری؛
- ولگرد نبودن شاهد.
یکی از شرایط بسیار مهم برای ادای شهادت این است که شاهد از روی قطع و یقین و بدون هیچ نوع شک و تردید نسبت به موضوع باید شهادت بدهد. اگرچه شاهد از لحاظ لغوی به معنای بیینده یا مشاهدهکننده است اما ضرورت ندارد که فرد یک واقعه را مشاهده کرده باشد تا دادگاه بتواند او را به عنوان شاهد احضار نموده و براساس آنچه میگوید تصمیمگیری نماید، بلکه درک موضوع با حواس دیگر نیز کافی است. هرچند ذکر این نکته خالی از فایده نیست که در خصوص برخی موضوعات قانونگذار به سبب معیارهای شرعی، شرط نموده است که شاهد باید با چشم خود واقعهای را که میخواهد در مورد آن شهادت بدهد، دیده باشد و در غیر این صورت علاوه بر این که شهادت او فاقد اعتبار خواهد بود، مجرم نیز محسوب میشود. مهمترین این موارد، شهادت برای برخی جرایم همچون زنا و لواط است. قانون مجازات اسلامی مقرر داشته است که در این جرایم شهادت باید مستند به مشاهده باشد؛ یعنی فرد باید این قبیل امور را با چشم خود دیده باشد. اگر این ویژگی محقق نشود و فرد بدون اینکه وقوع این جرایم را با چشم خود دیده باشد، در دادگاه برای ادای شهادت حاضر شود، به عنوان مجرم تحت تعقیب قرار خواهد گرفت. نکتهی مهم دیگر آنکه بررسی و احراز ارزش و اعتبار شهادت برعهده ی دادگاه رسیدگیکننده است و اگر قاضی به خلاف آنچه که شهود ابراز نمودهاند علم نداشته باشد، باید براساس آن رأی صادر نماید.
نصاب لازم برای ادای شهادت در دادگاه (شرایط کمّی شهود)
شهادت برای اینکه بتواند به عنوان دلیل اثباتی به مدعی کمک نماید تا ادعای خود را در خصوص داشتن یک حق اثبات نماید، علاوه بر داشتن شرایطی که پیشتر ذکر شد باید از لحاظ کمّی و عددی هم بهاندازهای که قانونگذار پیشبینی کرده است برسد تا اعتبار داشته باشد. اینکه با چند شاهد میتوانیم ادعای خود را اثبات نماییم در موضوعات مختلف، متفاوت است. نصابی که توسط قانونگذار برای موضوعات مختلف تعیین شده است به شرح زیر است:
اصل طلاق و اقسام آن، رجوع در طلاق، دعاوی غیرمالی از قبیل مسلمان بودن، بلوغ، جرح و تعدیل، عفو از قصاص، وکالت و وصیت با شهادت دو مرد.
دعاوی مالی یا آنچه مقصود از آن، مال است از قبیل دِین، ثمن مبیع، معاملات، وقف، اجاره، وصیت به نفع مدعی، غصب و اصل نکاح با شهادت دو مرد یا شهادت یک مرد و دو زن.
دعاوی که معمولا زنان در مورد آن اطلاع دارند مانند تولد و رضاع با شهادت چهار زن یا یک مرد و دو زن.
کلیهی جرایم با شهادت دو شاهد مرد قابل اثبات است مگر در زنا، لواط، تفخیذ و مساحقه که با چهار شاهد مرد اثبات میشود. جنایات موجب دیه با شهادت یک شاهد مرد و دو شاهد زن نیز قابل اثبات است.
مجازات ادای شهادت دروغ در دادگاه
قانون مجازات اسلامی در مادهی 650 صراحتا ادای شهادت دروغ را ممنوع اعلام نموده و آن را جرمانگاری کرده است. مطابق این ماده هرکس نزد مقامات رسمی به دروغ شهادت دهد، به سه ماه و یک روز تا دو سال حبس یا یک میلیون و پانصدهزار تا 12 میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهد شد. مادهی 1319 قانون مدنی مقرر داشته است که اگر معلوم شود فردی که بهعنوان شاهد حاضر شده، به دروغ شهادت داده است، دادگاه بر مبنای شهادت او رأی صادر نخواهد کرد اما اگر دادگاه بر مبنای شهادت این فرد و به زیان کسی رأی صادر نماید و پس از صدور رأی یا اجرای حکم، دروغ بودن شهادت معلوم شود، فردی که شهادت دروغ داده است علاوه بر تحمل مجازات حبس یا جزای نقدی باید خسارتی که به سبب شهادت او بر دیگری وارد شده است را جبران نماید. با توجه به چنین احکام کیفری و مدنی که قانونگذار برای شهادت دروغ وضع نموده است، مادهی 236 قانون آیین دادرسی مدنی قضات را مکلف کرده که قبل از ادای شهادت توسط شاهد، به او تذکر بدهد که ادای شهادت دروغ جرم است و چنین نتایجی را به دنبال دارد.
- لینک منبع
تاریخ: چهارشنبه , 18 مرداد 1402 (16:16)
- گزارش تخلف مطلب